۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

دیروز

حس خوبیه وقتی میدونی قراره یه سری اتفاقا واست بیفته.حس خوبیه وقتی میدونی دیگه قرار نیست یه سری اتفاقا واست بیفته.و از همه بهتر اینه که میدونی دیگه خودتی و خودت تنها خودت.تازه بعد از این همه مدت فهمیدی که هیچکی خودت نمی‌شه.
ولی گاهی اوقات یه دوست یه کسی که تا حالا نبوده بودنش رو واست ثابت می‌کنه و باعث می‌شه راحتر خرابی‌ها رو بسازی.ازت ممنوننم.
دیروز بعد از گذشت حدود یک یا دو ماه از اکران فیلم به رنگ ارغوان در سینما‌های کشور بالاخره این فیلم توی سینمای بندر هم اومد.با دوستان و همکاران رفتیم و این فیلم و دیدیم.خب فیلم‌های ابراهیم حاتمی‌کیا رو همیشه می‌شه حدس زد که چطوریه و اینم یکی دیگه از اون کاراش بود.
تا نصفه‌های فیلم احساس کردم آقای حاتمی‌کیا یه جورایی فیلمش رو از روی فیلم زندگی دیگران که الان یادم نیست از کیه ‌copy کرده ولی خب از نصفه فیلم به بعد فیلم یه روند عشقولانه رو طی می‌کنه البته نباید بی انصاف بود فیلم خوبی بود و در ضمن در بعضی از جاها دیالوگ‌های ای بگی نگی خوبی هم داشت.نمی دونم چرا نتونستم این فیلم رو آنالیز کنم شاید زیاد برام جذاب نبود یا شایدم چیزای دیگه‌ای بود نمی دونم.
در حاشیه: دیروز از اینکه یه سری از دوستان و می‌دیدم خیلی خوشحال شدم چون برای اولین بار بود می‌دیدمشون.خب بودن یه سری از دوستان هم خالی از لطف نبود البته با یه سیستم دیگه از نوع مردونه جالب شده بود تا حالا اینجوری ندیده بودمش .

۸ نظر:

  1. تم داستان زندگی دیگران توی خیلی از فیلمها تکرار شده ولی اون چیزی که فیلم حاتمی کیا رو جذاب می کنه ساخته شدن همچین فیلمی توی ایرانه. ذات اینکه همچین کاری اجازه ساخت پیدا کرده جالب توجه هستش و چیزی که این وسط به کل ماجرا گند می کشه رفع توقیفش توسط تشکیلات فرهنگی ای ِ که از هر چیزی برای خروج از بحران استفاده ابزاری می کنه.

    پاسخحذف
  2. سلام ... ممنونم که به من سر می زنی ... کاملا معلومه که قلم خوبی داری ولی میشه بگی چرا این قدر کم می نویسی؟

    پاسخحذف
  3. عاليه....منم ديشب با دوستان رفتم و ديدمش......سينما خالي بود نسبتا و با ارامش و به دور از سرو صداي بچه يا پفك يا پيامك...يا نور چراغ قوه ..فيلم رو ديديم..
    توي شرايط فعلي اين خودش يه مزيته...

    پاسخحذف
  4. سلام ارتا

    جشنواره مجسمه های شنی
    دوشنبه ۱۷ اسفند ۸۸
    ساعت ۹ الی ۱۶
    ساحل مقسا - بندرجاسک
    http://jaski.ir/post-134.aspx

    پاسخحذف
  5. توی اون سینماهه که بالای اون پاساژه دیدیش؟ اسمش چی بود، ستاره؟ ستاره ی شب؟
    یادش به خیر یک سالی رو که بندر بودم هر هفته اونجا فیلم می دیدم و پیتزا می خوردم و حالی می کردم.

    پاسخحذف
  6. خوش به حالتون مرفهين بي درد
    ما منطقه سه ايا منتظر مي مونيم سي دي ش بياد توي شبكه رسانه هاي تصويري بريم اجاره ش كنيم دويس پنجا تومن!
    سلام
    (حالا من با فيلم ديدنم دل شما رو خون مي كن ميا برعكس؟)

    پاسخحذف
  7. سلام
    شما از طرف من به یک بازی وبلاگی دعوت شده اید:
    هفت کتاب مورد علاقه خود را معرفی کنید و هفت دوست دیگر را برای این کار دعوت کنید.
    منتظرتت هستم

    پاسخحذف
  8. سلام ارتا خانوم بععله وقت مناسبی نیست.
    من خودم هم امروز یکشنبه اودم بندر واسه کلاس های دانشگاه که برم قشم.
    ای کاش یه روز تعطیلی بود.
    مسئولینش هم فک و فامیلاتونن!!!

    پاسخحذف